یگانهیگانه، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

یگانه و ... زندگی ما

9 ماهگیت مبارک دختر گلم

یگانه کوچولوی ما ٩ ماهه شد .........هورااااااااااااااااااااااااااااااااا عزیز دلم ٩ ماه مهمون دلم بودی و الان ٩ ماهه مهمون خونمون شدی و با اومدنت به زندگیمون یه رنگ و بوی دیگه ای دادی انگار همین دیروز بود که انقدر کوچولو بودی که به سختی دستاتو تکون میدادی اما الان روز به روز داری بزرگتر میشی و تغییراتت رو حس میکنم ...در حالی که دوست دارم زودتر بزرگ بشی ولی نمیخوام این روزها هم زود بگذره بزار از کارایی که تو این ماه کردی هم بگم اولین بار ٤ بهمن بود که از حالت نشسته به خوابیده رفتی ..ولی خیلی خطرناک این کارو کردی و به صورت اومدی رو زمین واسه همین دیگه نزاشتیم این کارو بکنی ٦ بهمن یهویی خودت دست دستی کردی ...قبلا اصلا دوست نداشتی ولی ...
23 بهمن 1391

خوابیدن خانم کوچولو

شبها برای خوابوندنت داستان داریم مامانی... اول اینکه شما به سختی میخوابی و تمام بازیها رو باید انجام بدی و تمام اسباب بازیهارو چک کنی و حسابی خسته بشی دوم اینکه زودتر از ساعت ١ امکان نداره بخوابی و احیانا اگه زودتر خوابت ببره حتما بیدار میشی تا ساعت ١ خونه رو ببینی ..... فقط تو بغلم خوابت میبره که این یکی خیلی لذت داره بعد از کلی تکون دادن و لالایی و پیش پیش وقتی فکر میکنم خوابت سنگین شده با احتیاط کامل میخوام بزارمت زمین که یهو چشای خوشگلت باز میشه و گریهههههه در حین خوابوندنت انقدر خوابم میگیره که انگار ١ ساله نخوابیدم  اما بعدش کلا خواب از سرم میپره و فرصتی میشه برای کتاب خوندن یا وب گردی خواب های قشنگ ببین...
4 بهمن 1391

7 ماهگیت مبارک دختر گلم

عزیز دل مامان و بابا ٧ ماهه شد البته در نبود بابایی... بابایی برای ماموریتش رفته ژاپن و ٢ هفته پیش ما نیست... الهی مامان بمیره برات که تو این ماه انقدر سختی کشیدی ...خدا اون روزارو هیچوقت نیاره...انشااله همیشه سالم باشی عشقم این روزا که زندگیمون روال عادیشو پیدا کرده کوچولوی ما این کارارو میکنه صبح که بیدار میشی همزمان با دیدن تلویزیون صبحونتو میخوری بیشتر حریره که خیلی دوست داری..به تلویزیون علاقه زیادی داری البته به کنترل هامونم علاقه داری و اونارو به همه اسباب بازیهات ترجیح میدی دیگه از گاوت نمیترسی و جدیدا پیشرفت کردیو  اونو میزنیش با کمک اطرافیان میشینی ...دیگه به این راحتی رو زمین نمیمونی و از وقتی مامان بزرگ او...
23 آذر 1391
1